مقبره سید جمال الدین اسد آبادی در پوهنتون کابل
سید جمال الدین اسد آبادی اندیشمند سیاسی و مبلغ اندیشه اتحاد اسلام و از اولین نظریه پردازان بنیادگرایی اسلامی (1217 – 1275) مشهور به سید جمال الدین افغانی بود. تاثیر وی در ایران ، افغانستان و مصر بسیار قابل توجه است. وی اولین متفکر مدرن و فعال اجتماعی بود که نسبت به بیماریهای اجتماعی جوامع مسلمان و ضعفهای موجود در آن هشدار داد ، همچنین در مقابل قدرتهای غربی اسلام گرائی را تبلیغ نمود. محل تولد وی یکی از مورد اختلاف ترین بحث ها درباره سید جمال است طوریکه دو مقبره برای وی وجود دارد ، یکی در ایران و دیگری در افغانستان! اسعدآباد در ولایت کنر، در شرق افغانستان محل تولد وی ذکر شده اما روستای اسدآباد، نزدیک همدان نیز بعنوان محل تولد وی شناخته می شود. وی برای تحصیل توسط پدرش به قزوین ، تهران ، شهرهای عراق فرستاده شد. اسدآبادی تحت تأثیر افکار فیلسوفهای مسلمان، از جمله ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا قرار گرفت و در افغانستان به وزارت منصوب شد.
سید جمال را بنیانگذار و آغازگر روشنفکری دینی یا نوگرایی دینی در جهان اسلام میدانند. نوگرایان دینی معتقد به دینی عقلانی و سازگار با مدرنیته و علم جدید هستند.
سید جمال الدین در 18 سالگی در اکثر علوم رایج در آن زمان به مقام عالی رسید. سپس به هندوستان و حجاز و مکه سفر کرد و سرانجام به افغانستان بازگشت و در آنجا شریک اسرار دوست محمد خان ، امیر افغانستان شد و در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. سید جمال در 1245 هجری قمری، بنا به دستور شیخ انصاری (مرجع تقلید شیعه) به هندوستانرفت و ضمن آشنایی با علوم جدید، سعی کرد تا مردم و خصوصاً مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند.
بعد از مدتی حضور در کلکته از راه دریای سرخ به اروپا رفت. سید جمال در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا بود. در پاریس با نشر مقالات اندیشههای خود در مورد اتحاد اسلام را به گوش دیگران می رساند. سپس به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران رفت. چند بار با ناصرالدینشاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی مورد قبول واقع نشد و پس از مدتی از ایران اخراج شد. سپس به مسکو رفت. در سفری که به مونیخ داشت مجددا از سوی ناصرالدین شاه دعوت شد و به تهران رفت اما باز هم اخراج شد! سپس به بغداد و بصره و بعد از آن به اروپا رفت.
سلطان عبدالحمید او را به استانبول دعوت کرد و امیدوار بود از نفوذ او برای اداره کشورهای اسلامی امپراتوری عثمانی بهره گیرد. در استانبول میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی و خبیرالملک به تشویق او به نشر مطالب علیه شاه و اتابک پرداختند. پس از کشته شدن ناصرالدینشاه به دست میرزا رضای کرمانی که از مریدان او بود، دولت ایران خواستار تحویل او شد ولی مقامات عثمانی نپذیرفتند.
سید جمال پس از مدتی از چشم سلطان عثمانی افتاد و بعد از قطع مواجب با فقر زندگی میکرد تا اینکه به سرطان فک مبتلا شد و در 1275 هجری شمسی (9 مارس 1897 میلادی) در استانبول درگذشت و در گورستان شیوخ دفن گردید. بنا به درخواست دولت افغانستان مبنی بر انتقال کالبد سید جمال ، این درخواست از سوی دولت عثمانی پذیرفته شد و در سال 1284 پیکر سید جمالالدین از استانبول به کابل منتقل شد و در دانشگاه کابل دفن گردید و در زمان سلطنت محمدظاهرشاه در سال 1311 سازه بلندی از سنگ آبنوس سیاه بالای آن ایجاد گردید.